1.یکبار با یک پیرمردی، گفتگو میکردم. یک مغازه داشت ولی خودش بازنشسته بود و روی مغازه کار نمی کرد. گفت میخواهم مغازه را بفروشم و مقداری از پول آن را خیرات کنم ولی بچه هایم نمی گذارند و میگویند که پدر این حق ارث ماست و حق نداری آن را بفروشی! گفت بچه هایم خودشان دارا هستند ولی نمیدانم چرا نمی گذارند منم مالم را به دلخواه خود استفاده کنم. منم در جواب او گفتم که اولا تو خودت زنده هستی و سرحال و آدم زنده وکیل و وصی نمی خواهد. آدم مرده است که باید راجع به ارثش صحبت شود، نه آدم زنده. تو تا وقتی که زنده هستی میتوانی مال و اموالت را هرجور و هر چقدر که دوست داری بین فقرا تقسیم کنی و بچه هایت هم هیچکاره اند. تا وقتی که خودت زنده ای، ارث بی معنی است و تو خودت صاحب اموال خودتی. اگر روزی وفات یافتی، آنموقع هر آنچه از تو باقی مانده باشد، به عنوان ارث به بچه هایت میرسد. واقعا قرآن چقدر زیبا می فرماید که :
سوره منافقون:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُلْهِکُمْ أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿۹﴾
اى کسانى که ایمان آورده اید [زنهار] اموال شما و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نگرداند و هر کس چنین کند آنان خود زیانکارانند (۹)
وَأَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ فَیَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِی إِلَى أَجَلٍ قَرِیبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَکُنْ مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿۱۰﴾
و از آنچه روزى شما گردانیده ایم انفاق کنید پیش از آنکه یکى از شما را مرگ فرا رسد و بگوید پروردگارا چرا تا مدتى بیشتر [اجل] مرا به تاخیر نینداختى تا صدقه دهم و از نیکوکاران باشم (۱۰)