اعوذ بالله من الشیطن الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
39.حجاب در قرآن چگونه است؟
قرآن در مورد حجاب خواسته است تا که قوانین سخت گیرانه اهل کتاب و منحرف اعراب جاهلیت را اصلاح نماید. اما حدیث و سنت سعی نموده است تا که همان احکام سخت گیرانه را جایگزین آیات قرآنی کند. بعلت سخت گیریهای حدیث و سنت، حجاب کنونی جوامع مسلمان منحرف شده است. یعنی بطرز عجیبی حدیث و سنت ضد اهداف قرآن عمل میکند. بهتر است که آیات مربوط به حجاب را بخوانیم.
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا ﴿۵۹﴾
اى پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهاى خود را بر خود فروتر گیرند این براى آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیکتر است و خدا آمرزنده مهربان است (۵۹)
· در عهد جاهلیت، زنان بدکاره و بی ایمان لباسها را بطرز خاصی میپوشیدند، بطوریکه برجستگیهای بدن آنان مشخص میشد و مردان مریض از آنان سوء استفاده میکردند. خدا به پیامبر دستور میدهد که به زنان و دخترانت بگو که لباسهای خویش را فروتر گیرند تا شناخته شوند و دیگر مورد سوء تفاهم و سوء قصد مردان مریض قرار نگیرند. در اینجا حرفی از روسری نزده است. جالب است که آیه می فرماید که زنان این لباسها را فروتر گیرند تا که شناخته شوند؛آیه نمی فرماید که تا شناخته نشوند! اگر زنی کلا خودش را زیر برقع بپوشاند؛ دیگر نمیتوان او را شناخت. اصلا جلباب به معنای موی سر نیست و به معنای روسری هم نیست.
· آیه دیگر در مورد حجاب:
وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۳۱﴾
و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاکدامنى ورزند و زیورهاى خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که طبعا از آن پیداست و باید لباسهای خود را بر سینه خویش [فرو] اندازند و زیورهایشان را جز براى شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان [همکیش] خود یا کنیزانشان یا خدمتکاران مرد که [از زن] بى نیازند یا کودکانى که بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نکرده اند آشکار نکنند و پاهاى خود را [به گونه اى به زمین] نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته مى دارند معلوم گردد اى مؤمنان همگى [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه کنید امید که رستگار شوید (۳۱)
خدا در این آیه میفرماید که زنان باید لباسهای خود را بر سینه خویش [فرو] اندازند (وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ). خمر در عربی به معنای پوشش است و نه به معنای روسری. بعضی ها میگویند که خمر به معنای روسری است. در حالیکه خمر به معنای پوشش است و نه روسری. میتوانید در دیکشنری های آنلاین عربی جستجو کنید تا خودتان متوجه شوید.
· آنچه که از آیات حجاب نتیجه گرفته میشود؛ هیچکدام دال بر پوشاندن موی سر نیست. ممکن است که پوشیدن روسری عرف یک جامعه باشد، ولی این یک حکم قرآنی نیست. باید توجه کنیم که قرآن فقط برای جوامع عرب نازل نشده است. عربها در محیطی گرم بوده اند و روسری را برای محافظت از آفتاب شاید استفاده کرده باشند، ولی بعضی از جوامع وجود دارند که با توجه به شرایط محیطی اصلا نمیتوانند روسری سر کنند. اصلا اینجا بحث سر روسری نیست. خدا نگفته که روسری حرام است و همچنین نگفته است که واجب است. پس بهتر است که از خود حلال و حرام نسازیم و حلال و حرام فقط توسط خدای متعال صورت گیرد.
· اگر اسلام را به حدیث و سنت محدود کنیم و با عینک سنت آن را ببینیم؛ در آن صورت زنان امروزی باید مثل زنان زمان پیامبر عمل کنند. در حالیکه از آن موقع تا کنون ؛ پوششها خیلی متفاوت شده است و قطعا کسی نمیتواند بگوید که زنان امروزی باید مثل زنان آنموقع عمل کنند. آیا مردان امروزی میتوانند مثل مردان قدیم لباس بپوشند؟ خیر؛ مردان قدیم لباسی می پوشیدند که مثل دامن بود! آیا طبق سنت، باید مردان کنونی هم دامن بپوشند؟
· وقتی زنان که نیمی از جامعه را تشکیل میدهند و در تربیت نسل آینده نقش غیر قابل انکاری دارند؛ به 1400 سال برگردانیم؛ قطعا نسل سالمی پرورش پیدا نمی کنند. قرآن کلمات را دقیق بیان میدارد و عمدا در آیات حجاب از سر و موی سر صحبت به عمل نمی آورد.
· پس چرا اصرار بر این است که زنان باید مثل 1400 سال پیش لباس بپوشند. حدیث و سنت مردم را به قدیم بر میگرداند. اگر یک فرد در کشوری دیگر بخواهد طبق قرآن عمل کند؛ از آیات حجاب چیزی در مورد پوشاندن موی سر پیدا نمی کند. در آیات حجاب مطلقا در مورد موی سر اصلا نیامده است. خدا صراحتا فرموده است که سینه را بپوشانید و لباسها را روی بدن بیندازید ولی از موی سر صحبت نمی کند. از اینجا مشخص میشود که موی سر جزو زینت زنانه نیست ، مگر اینکه زینتهای خاصی به آن زده شود. زینت هر آنچه است که جزو بدن طبیعی زن نیست و جزو متعلقات است. موی سر جزو طبیعت یک زن است و برای زن ، زینت نیست. اما روسری جزو زینت زنانه است.
· حدیث و سنت باعث شده است که حجاب برعکس بشود. یعنی آنچیزی که در قرآن اهمیتی به آن داده نشده است(پوشاندن موی سر)؛ مهم شود و آنچیزی که اهمیت دارد؛ اهمیتش را از دست دهد. وقتی خدا میفرماید که شالهایتان را روی سینه های خود بیندازید ؛ معنایش این است که سینه های خویش را بپوشانید تا برجستگیهای آن مشخص نشود. اگر منظور خدا پوشش موی سر بود، خدا میفرمود که شالها را روی سر خود اندازید. خدا کلمه کم نمی آورد و بسیار واضح منظور خویش را بیان میدارد.
· قطعا خدا در قرآن زنان را به حفظ حجاب توصیه و امر فرموده است. اما روسری جزو حجاب نیست. ولی متاسفانه در جامعه ما بنا بر فهم غلط از آیه، روسری به عنوان نماد حجاب زن تعریف و معرفی شده است و این بسیار اشتباه است. پوشاندن موی سر باعث شده است که زنان مسلمان روی صورت خود بسیار آرایش کنند؛ بطوریکه بیشترین مصرف ماتیک و سایر لوزام آرایش صورت در کشورهای مسلمان است. این معضل به این خاطر پیش آمده است که آنان تنها صورت خویش را جهت متفاوت سازی خود با زنان دیگر دارند. پوست حساس است و مثل موی سر نیست و نباید انواع ماتیک و رنگها را به صورت زد و به خود ضرر زد. خدا هیچوقت نفرموده است که زنان باید تماما بدن خود را بپوشانند. قطعا خدای مهربان و حکیم در قرآن ، آیاتی در مورد حجاب نازل فرموده است و کسی که فکر کند که خدا در مورد حجاب هیچی نفرموده است ، اشتباه میکند. ولی موی سر جزو حجاب نیست.
· چرا با دیدن یک فیلم خارجی که زنان روسری نمی پوشند؛ کسی تحریک نمیشود. اما چرا با دیدن موی سر یک زن مسلمان باید تحریک شوند! آیا این چیزی غیر از وسوسه و سفسطه است؟
· اگر طبق نظر آدمهای مریض جنسی ، باشد؛ زن نباید اصلا بیرون بیاید و اگر هم بیاید کاملا پوشیده مثل گونی باشد؛ دقیق مثل قوانین طالبان و دواعش.
· زنان عربستان در آنموقع جهت محافظت از آفتاب شالی را روی سر خود می انداختند و ادامه شال را پشت سر خود می انداختند و در نتیجه سینه آنان دیده میشد ؛ قرآن میفرماید که شال را باید روی سینه خود بیندازند. قرآن دقیق کلمات را بیان میدارد و حرفی از پوشش اجباری موی سر نزده است.
· بعضی ها میگویند که موی سر جزو زینت زنان است. با این روش بینی و دماغ و لب و گوش هم از نظر بعضی ها زینت است و به این ترتیب باید اینها را هم پوشاند و این اصلا منطقی نیست.
· روسری نوعی زینت است. احتمالا متوجه شده باشید که بیشتر زنان، بدون روسری چهره واقعیشان مشخص میشود و کهولت سن و سفید شدن موها و کج و معوج شدن موها مشخص خواهد شد و روسری برای پوشاندن این نوع کاستیها یک نوع زینت است. پوشاندن زینت اجباری نیست. خدا فقط در حین عبادات، استفاده از زینتها را توصیه فرموده است. با این حال نپوشاندن روسری در جامعه، باعث میشود که آمار چشم چرانی مردان بسیار کم شود. زیرا با نپوشیدن روسری اجباری، سن و موقعیت زنان برای افراد مشخص میشود و دیگر فریبی در کار نیست و به این صورت، هم زنان کمتر فریب میخورند و هم مردان کمتر. البته این مطلب به این معنا نیست که پوشیدن روسری مخالف قرآن است. پوشیدن روسری یک امر فرهنگی و عرفی است و ربطی به قرآن ندارد و قرآن هم آن را نه حرام کرده است و نه واجب.
38.در پستهای بالا ثابت شد که روزه را باید در نماز عشاء افطار کرد و نه در نماز مغرب. در این حالت حدودا یک ساعت و یا یک ساعت و نیم به زمان روزه داری اضافه میشود. از نظر علمی هم ثابت شده است که روزه در لحظات آخرش هر چقدر بیشتر طول بکشد، فایده اش بیشتر است و به زبان ساده فایده اصلیش بعد از مغرب اتفاق می افتد.
أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِکُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ وَعَفَا عَنْکُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَکُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیَامَ إِلَى اللَّیْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ﴿۱۸۷﴾
در شبهاى روزه همخوابگى با زنانتان بر شما حلال گردیده است آنان براى شما لباسى هستند و شما براى آنان لباسى هستید خدا مى دانست که شما با خودتان ناراستى میکردید پس توبه شما را پذیرفت و از شما درگذشت پس اکنون [در شبهاى ماه رمضان مى توانید] با آنان همخوابگى کنید و آنچه را خدا براى شما مقرر داشته طلب کنید و بخورید و بیاشامید تا رشته سپید بامداد از رشته سیاه [شب] بر شما نمودار شود سپس روزه را تا شب به اتمام رسانید و در حالى که در مساجد معتکف هستید [با زنان] درنیامیزید این است حدود احکام الهى پس [زنهار به قصد گناه] بدان نزدیک نشوید این گونه خداوند آیات خود را براى مردم بیان مى کند باشد که پروا پیشه کنند (۱۸۷)
از نظر علمی هم ثابت شده است که روزه داری و گرسنگی دادن به بدن، فایده اصلی آن در لحظات آخر آن اتفاق می افتد. ویدئوی زیر را نگاه کنید.
https://s23.picofile.com/file/8448945450/sawm.mp4.html
37.مسلمانان سنتی حدیث دارند که عایشه در سن شش سالگی به عقد پیامبر در آمده بود. حدیث و سنت بدجوری روان مسلمانان را به هم ریخته است. به یک نمونه حدیث توجه کنید:
((سمعت عائشة تقول تزوجنی رسول الله فی شوال سنة عشر من النبوة فبل الهجرة لثلاث سنین وأنا ابنة ست سنین وهاجر رسول الله صلى الله علیه وسلم فقدم على المدینة یوم الاثنین لاثنتی عشرة لیلة خلت من شهر ربیع الاول وأعرس بی فی شوال على رأس ثمانیة أشهر من المهاجر وکنت یوم دخل بیابنة تسع سنین (الطبقات الکبری۸/۵۸)))
شنیدم عایشه مىگفت رسول خدا در ماه شوال سال دهم بعثت و سه سال پیش از هجرت مرا که شش ساله بودم به همسرى برگزید و پیامبر هجرت فرمود و به روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول وارد مدینه شد و در ماه شوال همان سال که هشتمین ماه هجرت بود با من زفاف فرمود و در آن هنگام نه ساله بودم.
جالب اینجاست که اینجور احادیث از خود عایشه نقل شده است. عایشه بخاطر کمتر نشان دادن سنش؛ در اینجا واقعیت را نمی گوید و دردسر بزرگی ایجاد میکند. شاید شما هم در شبکه های اجتماعی خوانده و یا شنیده باشید که یک پیرمرد با یک دختر بچه ازدواج کرد و این اتفاق را به سنت پیامبر نسبت میدهند! به این طریق شهوترانیهای خویش را به پیامبر نسبت میدهند. گاهی یک حدیث اینجوری ، حوادث زشت و تلخی را به وسعت تاریخ به جا میگذارد. قطعا عایشه در زمان ازدواج ، بچه نبوده است و حداقل بالای بیست سال سن داشته است. در میان عرب هیچوقت رسم نبوده است که بچه های کم سن و سال را به عقد در آورند و اگر این چنین میبود؛ از پیامبر چنین ایرادی گرفته میشد. ضرراتی که حدیث و سنت در جوامع مسلمان بوجود آورده است، بزرگتر از آن است که فکر می کنیم. آبروی پیامبر محمد، آبروی اسلام و آبروی دین خدا در میان است.
36.عدم تدبر در آیات قرآنی باعث میشود که مشکلات زیادی در جامعه و خانواده پیش آید.
وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ
و باز یکی از آیات (لطف) او آن است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که در کنار او آرامش یافته و با هم انس گیرید و میان شما رأفت و مهربانی برقرار فرمود. در این امر نیز برای مردم بافکرت ادلهای (از علم و حکمت حق) آشکار است.
آنچه که از آیه فوق آشکار است این است که هدف اصلی ازدواج، برقراری مودت و رحمت بین زوجین است. اما گاهی مردم این عبارت را درست نمی فهمند و زندگی را بر خود تلخ میکنند. بعضی ها انتظار دارند که یکی از زوجین به دیگری محبت و عشق زیادی ابراز دارد؛ آنطوریکه طرف دیگر اشباع شود و در نتیجه زندگی محکم شود! چنین انتظاری با این منوال ؛ زندگی ها را سست میکند و بی فایده است. در این جور زندگی ها دروغ و ریاکاری در سطح خانواده نمایان میشود و زیاد دوام نمی آورد. ما باید بفهمیم که هدف آیه اصلا این نیست. بلکه خدا میخواهد بفرماید که در زندگی مشترک و سطح خانواده؛ مودت و رحمت را پیش گیرید و براساس آن با یکدیگر رفتار کنید. یعنی اشتباهات همدیگر را بخشید و نسبت به خطاها و کوتاهی ها و کمبودهای زندگی ،سختگیر نباشید و نسبت به هم رحم و مودت داشته باشید. مودت و رحمتی که خدا از آن صحبت میکند ، یک رویه در زندگی است و نه یک خواسته یک طرفه. این که زوجین کمبودهای همدیگر را بپوشانند و مثل لباس برای هم باشند و نسبت به هم مودت و رحمت داشته باشند و براین اساس خانواده تشکیل دهند و حرف پراکنی نسبت به هم نداشته باشند؛ و براساس رحمت و مودت؛ حرفهایی نزنند که دیگری را اذیت کند. این روش از زندگی است که پایه های خانواده ها را محکم میکند و در خانواده محیطی آرام و امن و لذت بخش فراهم میکند. خدای مهربان ما را آفریده است و خوب ما را می شناسد؛ فقط آن خالق بی همتا میداند که ما به چه نوع روشی در زندگی نیاز داریم و چه نوع روشی زندگیی امن برای ما فراهم میکند.
35.بعضی مسلمانان سنتی خیلی واضح دستورات خدا را زیر پا میگذارند. یکی از این موارد تشویق به کودک همسری است. این مورد متاسفانه از احادیث اخذ شده است و ربطی به قرآن ندارد. مثلا حدیث دارند که فلان دختر در تاریخ اسلام در سن شش سالگی ازدواج کرده است؛ پس این به عنوان یک قانون ثبت میشود. در حالیکه توجه نمی کنند که خدا در قرآن در مورد ازدواج چی فرموده است. بیایید اهداف ازدواج در قرآن را بررسی کنیم.
وَابْتَلُوا الْیَتَامَى حَتَّى إِذَا بَلَغُوا النِّکَاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَیْهِمْ أَمْوَالَهُمْ وَلَا تَأْکُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَنْ یَکْبَرُوا وَمَنْ کَانَ غَنِیًّا فَلْیَسْتَعْفِفْ وَمَنْ کَانَ فَقِیرًا فَلْیَأْکُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَیْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَیْهِمْ وَکَفَى بِاللَّهِ حَسِیبًا ﴿۶﴾
و یتیمان را بیازمایید تا وقتى به [سن] زناشویى برسند پس اگر در ایشان رشد [فکرى] یافتید اموالشان را به آنان رد کنید و آن را [از بیم آنکه مبادا] بزرگ شوند به اسراف و شتاب مخورید و آن کس که توانگر است باید [از گرفتن اجرت سرپرستى] خوددارى ورزد و هر کس تهیدست است باید مطابق عرف [از آن] بخورد پس هر گاه اموالشان را به آنان رد کردید بر ایشان گواه بگیرید خداوند حسابرسى را کافى است (۶)
خدای مهربان در آیه بالایی می فرماید که یتیمان اگر به سن بلوغ و نکاح رسیدند (بَلَغُوا النِّکَاحَ) و به سن رشد (رُشْدًا) رسیدند. آنگاه اموالشان را به آنان برگردانید. همچنین خدای مهربان در آیات دیگر هدف از ازدواج را ایجاد مودت بین زوجین بیان فرموده است و این نشان میدهد که طرفین ازدواج باید کامل به سن رشد و نکاح رسیده باشند و هدف ازدواج را هم بدانند. به نظر شما یک بچه شش ساله چنین چیزهایی را میداند و اصلا یک بچه شش ساله به سن بلوغ نکاح رسیده است!
دوری از قرآن و مهجور گذاشتن آن، اینچنین احادیث را رسوا میکند. حتی در بعضی فرهنگها، میگویند که عقد دختر عمو و پسر عمو را در آسمانها بسته اند! دروغ به این بزرگی را به آسمانها نسبت میدهند و از خدا نمی ترسند. حدیث و سنت و فرهنگ غلط گذشتگان بعضی از مسلمانان را به اوج انحطاط کشانده است. اصلا به ما چه ربطی دارد که گذشتگان در چه سنی دختران و پسران را به عقد یکدیگر در آورده اند. دستور خدا در قرآن ثابت میکند که دختر و پسر زمانی که به سن بلوغ و رشد و سن نکاح رسیده باشند و طرفین هدف از ازدواج را بدانند و فلسفه ازدواج را بدانند؛ آنگاه با رضایت و طیب خاطر طرفین میتوان برای آنها عقد نکاح جاری کرد. وادار کردن دختران خردسال به ازدواج، بسیار زشت و قبیح است زیرا آن دختر اصلا نمیداند رشد چیست و اصلا نمیداند نکاح چیست و اصولا چیزی در این موارد نمیداند. و این دقیقا مثل زنده به گور کردن دختران است.