نکته های قرآنی

نکته های قرآنی

دراین مقاله ، نکات قرآنی بررسی میشود و سنتها و آیینهای غلط به نقد گذاشته میشوند.
نکته های قرآنی

نکته های قرآنی

دراین مقاله ، نکات قرآنی بررسی میشود و سنتها و آیینهای غلط به نقد گذاشته میشوند.

صلوات فرستادن

19.عمل صلوات فرستادن عادتی است که بین مسلمین رایج شده است به طوریکه در مجالس و جشنها و شادیها و مراسمهای مذهبی و غیر مذهبی بر محمد رسول خدا صلوات میفرستند و با صدای بلند میگویند : صل علی محمد و آل محمد. اتوبوس که به سر گردنه میرسد بر پیامبر محمد صلوات میفرستند متوقف که میشود بر پبامبر محمد صلوات میفرستند برای شام که توقف میکنند بر جمال محمد صلوات میفرستند. پشت اتوبوسها مینویسند صل علی محمد و آل محمد. خاتمه مجالس را با صلوات بر پیامبر محمد به اتمام میرسانند . شروع و خاتمه هر کاری را با صلوات بر جمال محمد به انجام میرسانند. درگیری ها و نزاع ها را با فرستادن صلوات بر پیامبر خاتمه میدهند؛ در اتصال دوباره برق، صلوات میفرستند. صلوات فرستادن بمرور زمان به یک شعار تبدیل شده است.

 و این در حالی است که هر کاری باید با اسم خدا شروع شود و مدام خدا در کارها و امور روزمره ذکر و یادآوری شود. اما شیطان کاری کرده است که مسلمانان کارهایشان را با اسم پیامبر محمد تزئین میکنند. حالا به دلایل باطل بودن این رسم می پردازیم و معنی قرآنی صلوات را ذکر میکنیم:

·      در زمان خود محمد رسول خدا چنین چیزی وجود نداشته است و دقیقا در زمانی شروع شد که مسلمین شروع به بزرگ کردن و تقدس شخصیتهای مذهبی کردند. البته اگر به آنها بگویید چرا صلوات میفرستید؟ فورا آیه 33:56 را دلیل میاورند و میگویند که خدا خودش دستور به فرستادن صلوات داده است. اما بهتر است که واقعا آن آیه را بررسی کنیم ببینیم که واقعا خدا چنین دستوری داده ؟

 

إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا ﴿۵۶﴾

 خدا و فرشتگانش پیامبر را کمک و پشتیبانی می کنند. ای کسانی که ایمان آورده اید، او را یاری دهید و از او پشتیبانی کنید و به او توجه نمایید، آن طور که باید به او توجه کرد. (۵۶)

 

"صلوا" در عربی به معنای پشتیبانی کردن هم است در حقیقت معنای اصلی آیه این است که خدا و ملائکه از نبی پشتیبانی میکنند شما هم از نبی پشتیبانی کنید و درست و واقعی اسلام بیاورید .

·      در تایید مطالب بالا آیه 33:43 را نگاه کنید. این آیه دقیقا چهارده آیه قبل از آیه صلوات است. در این آیه باز عبارت یصلی آمده است. در اینجا هم همان عبارت یصلی (هم خانواده یصلون ) آمده است.

 

هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَمَلَائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَکَانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیمًا ﴿۴۳﴾

اوست یکتایی که همراه با فرشتگانش، به شما کمک می کند تا شما را از تاریکی ها به نور راهنمایی کند. او نسبت به مؤمنان مهربان ترین است. (۴۳)

 

همانطور که میبینید در این آیه هم خدا علاوه بر نبی، مومنان را نیز پشتیبانی میکند. یعنی صلوات در هر معنایی که باشد، فقط مخصوص پیامبر نیست؛ بلکه مخصوص مومنان هم است.  بنابراین به پیامبر اختصاص ندارد. اگر قرار باشد که به محض شنیدن اسم پیامبر صلوات بفرستیم؛ باید بعد از شنیدن اسم سایر مومنان ، هم همین عمل را تکرار کنیم.

جالب این است که آیات قبل از 33:43 در این مورد صحبت میکنند که خدا را به طور مرتب زیاد ذکر کنید . در واقعیت هم صلوات فرستادن بر پیامبر به سبک کنونی که جا افتاده است؛ به نوعی ذکر پیامبر است بجای خدا. خود آیات بعدی این آیات، مشکلات پیش آمده را اشاره هم میکنند.

·      لفظ نبی که در آیه صلوات ذکر شده است؛ فقط تا زمانی به زمان حال بر میگردد که نبی زنده باشد. نبی که از این دنیا برود؛ آیات مربوط به کلمه نبی؛ فقط وقایع تاریخی را بیان میکنند. مثلا در آیه قبل از صلوات، خدا بیان میدارد که مومنان حق ندارند که با زنان پیامبر حتی بعد از مرگ او ازدواج کنند و این مورد بعد از مرگ زنان پیامبر، دیگر تعبیر و تاویلی ندارد. بنابراین صلوات فرستادن بر پیامبر و پشتیبانی از او تا زمانی معنا دارد که او زنده باشد و گرنه بی تاویل است. مخصوصا اینکه پیامبر محمد خاتم النبیین است و آخرین نبی است و با مرگ او، نبوت خاتمه یافت. نبوت تمام شده است و نبی دیگر نباء ی نمیآورد.

·      صلوات فرستادن اصلا به آن معنا و روشی نیست که هم اکنون مردم انجام میدهند. بطور مثال در آیه زیر خدا ، بر هدایت شدگان صلوات می فرستد. آیا نعوذ بالله خدا هر لحظه بر مومنان به سبک فعلی صلوات می فرستد و به مدح و ستایش مومنان می پردازد!

 

الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ ﴿۱۵۶﴾

[همان] کسانى که چون مصیبتى به آنان برسد مى‏ گویند ما از آن خدا هستیم و به سوى او باز مى‏ گردیم (۱۵۶)

 

 أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ ﴿۱۵۷﴾

بر ایشان درودها و رحمتى از پروردگارشان [باد] و راه‏یافتگان [هم] خود ایشانند (۱۵۷)

 

·      اینکه به محض شنیدن اسم پیامبر محمد ؛ همه به جنب و جوش میفتند و شروع به تکرار جمله صل علی محمد و آل محمد میکنند؛ مهمترین هدف دین را باطل میکند. زیرا هدف از دین این است که مرتب خدا را ذکر کنیم و نه پیامبر را .

·      واقعا پشتیبانی از نبی وقتی که نبی زنده نیست چه معنا و مفهومی به غیر از پیروی از دستوراتش دارد. معنای واقعی آیه 33:56 این است که خدا از مومنان در قبال نبی میخواهد که نسبت به پیامبر معتقد شدن و تسلیم شدن به او (سلموا تسلیما). سلموا تسلیما در آیه صلوات به معنای سلام فرستادن نیست؛ بلکه به معنای تسلیم بودن و مسلمان شدن است. صفت حالت تسلیما بعد از سلموا؛ نشان میدهد که در این آیه سلموا فعل است برای حالت تسلیما ؛ یعنی معنای سلموا؛ درود فرستادن نیست؛ بلکه حالت تسلیما را بیان میکند یعنی تسلیم شدن، مسلمان شدن. همانطور که در آیات زیر هم بیان شده است.

 

وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِیمَانًا وَتَسْلِیمًا ﴿۲۲﴾

و چون مؤمنان دسته ‏هاى دشمن را دیدند گفتند این همان است که خدا و فرستاده‏ اش به ما وعده دادند و خدا و فرستاده‏ اش راست گفتند و جز بر ایمان و فرمانبردارى آنان نیفزود (۲۲)

 

فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤْمِنُونَ حَتَّى یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لَا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُوا تَسْلِیمًا ﴿۶۵﴾

ولى چنین نیست به پروردگارت قسم که ایمان نمى ‏آورند مگر آنکه تو را در مورد آنچه میان آنان مایه اختلاف است داور گردانند سپس از حکمى که کرده‏ اى در دلهایشان احساس ناراحتى [و تردید] نکنند و کاملا سر تسلیم فرود آورند (۶۵)

·      کار بجایی کشیده است که حتی دستگاه صلوات شمار هم اختراع شده است و ذکر و ستایش پیامبر حالت ساده تری پیدا کرده است!

·      هزاران صواب بیشمار در احادیث در مورد صلوات فرستادن ذکر شده است؛ همین نکته خودش بودار است. چرا یک صلوات فرستادن؛ آن همه صواب دارد! و فرد را از آتش جهنم نجات میدهد. حدیث هست که میگوید که پیامبر میگوید هرکس روز انه بر من صولات بفرستد؛ آتش جهنم بر او حرام خواهد شد!

اما دقیقا دلیل آن بیان نشده است و اینکه چرا گفتن چنین جمله ای در مدح و ستایش پیامبر اینچنین صواب زیادی دارد! آیا فکر نمی کنید که شیطان با این حدیث سازیها؛ قصد جا انداختن پیامبر بجای خدا را دارد؟

 

·      حتی حدیث هست که پیامبر میگوید: اللَّهُمَ‏ صَلِ‏ عَلَى‏ الْعَبَّاسِ عَمِّ نَبِیِّک

در این حدیث ، پیامبر بر عمویش عباس صلوات میفرستد!! به نظر شما بنی عباس در ساخت چنین حدیثی نقش نداشته اند؟

یا اینکه حدیث هست که میگوید در میزان اعمال انسان هیچ چیز سنگین تر از صلوات بر محمد و آل او نمی باشد! یا اینکه حدیث دیگر میگوید: مَنْ قَالَ فِی رُکوعِهِ وَ سُجُودِهِ وَ قِیامِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ کتَبَ اللَّهُ لَهُ بِمِثْلِ الرُّکوعِ وَ السُّجُودِ وَ القیام!

 

·      برای درک بهتر این آیه؛ بیایید به نکته ای توجه کنیم که تابحال کسی توجه نکرده است. لطفا چند آیه قبل و بعد از آیه صلوات را نگاه کنید:

 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلَى طَعَامٍ غَیْرَ نَاظِرِینَ إِنَاهُ وَلَکِنْ إِذَا دُعِیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ إِنَّ ذَلِکُمْ کَانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیِی مِنْکُمْ وَاللَّهُ لَا یَسْتَحْیِی مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا کَانَ لَکُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْکِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِکُمْ کَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِیمًا ﴿۵۳﴾

اى کسانى که ایمان آورده‏ اید داخل اتاقهاى پیامبر مشوید مگر آنکه براى [خوردن] طعامى به شما اجازه داده شود [آن هم] بى‏آنکه در انتظار پخته‏ شدن آن باشید ولى هنگامى که دعوت شدید داخل گردید و وقتى غذا خوردید پراکنده شوید بى‏آنکه سرگرم سخنى گردید این [رفتار] شما پیامبر را مى ‏رنجاند و[لى] از شما شرم مى دارد و حال آنکه خدا از حق[گویى] شرم نمى ‏کند و چون از زنان [پیامبر] چیزى خواستید از پشت پرده از آنان بخواهید این براى دلهاى شما و دلهاى آنان پاکیزه‏ تر است و شما حق ندارید رسول خدا را برنجانید و مطلقا [نباید] زنانش را پس از [مرگ] او به نکاح خود درآورید چرا که این [کار] نزد خدا همواره [گناهى] بزرگ است (۵۳)

 

 إِنْ تُبْدُوا شَیْئًا أَوْ تُخْفُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا ﴿۵۴﴾

اگر چیزى را فاش کنید یا آن را پنهان دارید قطعا خدا به هر چیزى داناست (۵۴)

 

 لَا جُنَاحَ عَلَیْهِنَّ فِی آبَائِهِنَّ وَلَا أَبْنَائِهِنَّ وَلَا إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاءِ إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاءِ أَخَوَاتِهِنَّ وَلَا نِسَائِهِنَّ وَلَا مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ وَاتَّقِینَ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدًا ﴿۵۵﴾

بر زنان در مورد پدران و پسران و برادران و پسران برادران و پسران خواهران و زنان [همکیش] و بردگانشان گناهى نیست [که دیده شوند] و باید از خدا پروا بدارید که خدا همواره بر هر چیزى گواه است (۵۵)

 

 إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا ﴿۵۶﴾

خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود مى‏ فرستند اى کسانى که ایمان آورده‏ اید بر او درود فرستید و به فرمانش بخوبى گردن نهید (۵۶)

 

 إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِینًا ﴿۵۷﴾

بى‏ گمان کسانى که خدا و پیامبر او را آزار مى ‏رسانند خدا آنان را در دنیا و آخرت لعنت کرده و برایشان عذابى خفت ‏آور آماده ساخته است (۵۷)

 

آیه قبل از صلوات، از داستان مهمانیی صحبت میکند که پیامبر از شرایط پیش آمده در آن ناراحت شده است. مهمانان در خانه پیامبر، به طرز درستی با زنان پیامبر رفتار نمی کردند و این جور رفتار، پیامبر را اذیت میکرد ولی از گفتن آن شرم داشت. بهتر است که متن آیه را بخوانیم:

اى کسانى که ایمان آورده‏ اید داخل اتاقهاى پیامبر مشوید مگر آنکه براى [خوردن] طعامى به شما اجازه داده شود [آن هم] بى‏آنکه در انتظار پخته‏ شدن آن باشید ولى هنگامى که دعوت شدید داخل گردید و وقتى غذا خوردید پراکنده شوید بى‏آنکه سرگرم سخنى گردید این [رفتار] شما پیامبر را مى ‏رنجاند و[لى] از شما شرم مى دارد و حال آنکه خدا از حق[گویى] شرم نمى ‏کند و چون از زنان [پیامبر] چیزى خواستید از پشت پرده از آنان بخواهید این براى دلهاى شما و دلهاى آنان پاکیزه‏ تر است و شما حق ندارید رسول خدا را برنجانید و مطلقا [نباید] زنانش را پس از [مرگ] او به نکاح خود درآورید چرا که این [کار] نزد خدا همواره [گناهى] بزرگ است.

خدا این طرز رفتار مهمانان را نکوهش میکند و بیان میدارد که پیامبر نسبت به زنانش حساس است و  خودمانی شدن مهمانان با زنانش را نمی پسندد و این کار پیامبر را اذیت میکرد. خدا در ادامه میفرماید که نبی را اذیت نکنید و در ادامه آیه صلوات را ذکر میکند و میگود که ای مومنان شما بجای انجام کارهایی که پیامبر را اذیت میکند، بهتر است که او را حمایت کنید و تسلیم او باشید؛ زیرا او وظیفه سنگینی دارد و نباید بخاطر چشم چرانی های شما نسبت به زنان و خانواده اش دغدغه فکری پیدا کند. در ادامه میفرماید که بى‏ گمان کسانى که خدا و پیامبر او را آزار مى ‏رسانند، خدا آنان را در دنیا و آخرت لعنت کرده و برایشان عذابى خفت ‏آور آماده ساخته است.

برای فهم یک آیه بهترین روش این است که آیات قبل و بعدش را بررسی کنیم. بهترین مفسر قرآن خود قرآن است. وقتی آیات قبل و بعد آیه صلوات را مطالعه کنیم؛ متوجه موضوع میشوم و دلیل آن را میفهمیم. بنابراین کسی نمیتواند به این بهانه ، شب و روز به مدح و ستایش پیامبر بپردازد.

·      کسانی که بعد از شنیدن اسم پیامبر، بر او صلوات میفرستند و او را مدح و ستایش میکنند؛ قعطا اگر در زمان پیامبر بودند؛ جای مهمانان پیامبر بودند و با کارهایشان او را اذیت میکردند. به همین خاطر قرینه عبارت یصلون، در آیه بعد؛ اذیت کردن است.

 

إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا ﴿۵۶

إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِینًا ﴿۵۷

 

·      حتی در کتابها، بعد از نوشتن نام پیامبر، علامت (ص) قرار میدهند ؛ در حالیکه در خود قرآن بعد از نام پیامبر که بارها ذکر شده است؛ هیچوقت علامت (ص) قرار داده نشده است. وقتی یک کتاب مذهبی مطالعه میکنید؛ پر است از علامات (ص) و یا (صل علی محمد و آل محمد). در حالیکه بعد از اسم خدا ؛ هیچی نمی نویسند. در حالیکه آنکسی که لحظه به لحظه و کلمه به کلمه باید ذکر و ستایش شود؛ خداست. مسیحیان وقتی اسم مسیح را ذکر میکنند، یک علامت صلیب روی سینه خود می کشند و این هم به نوعی مدح و ستایش مسیح است بجای خدا. متاسفانه شیطان یک تاکتیک را به روشهای مشابه روی پیروان کتب آسمانی پیاده کرده است.

تاریخ مسلمانان

18.زمانیکه فرشتگان برای عذاب قوم لوط آمدند. آنان از خانه های مسلمانان در شهر لوط صحبت میکردند. به نظر شما عجیب نیست؟

 

ذاریات آیه 36:

فَمَا وَجَدْنَا فِیهَا غَیْرَ بَیْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ ﴿۳۶﴾

و[لى] در آنجا جز یک خانه از مسلمانان بیشتر نیافتیم (۳۶)

 

به نظر شما مسلمانان در آن شهر چکار میکردند؟ یعنی ایمانداران شهر لوط خود را مسلمان نامیده اند! این نکته جالبی است.

یا  اینکه در  سوره یونس، خدا بنی اسرائیل را مسلمان می نامد. مسلمانان آنجا چکار میکردند!؟

 

وَقَالَ مُوسَى یَا قَوْمِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَیْهِ تَوَکَّلُوا إِنْ کُنْتُمْ مُسْلِمِینَ ﴿۸۴﴾

و موسى گفت اى قوم من اگر به خدا ایمان آورده‏ اید و اگر مسلمانید بر او توکل کنید (۸۴)

 

یا ایمان آورندگان زیر چه کسانی بوده اند که قبل از ایمان آوردن ، مسلمان بوده اند؟

وَإِذَا یُتْلَى عَلَیْهِمْ قَالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّنَا إِنَّا کُنَّا مِنْ قَبْلِهِ مُسْلِمِینَ ﴿۵۳﴾

و چون بر ایشان فرو خوانده مى ‏شود مى‏ گویند بدان ایمان آوردیم که آن درست است [و] از طرف پروردگار ماست ما پیش از آن [هم] از تسلیم‏شوندگان بودیم (۵۳)

 

أُولَئِکَ یُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَیْنِ بِمَا صَبَرُوا وَیَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ ﴿۵۴﴾

آنانند که به [پاس] آنکه صبر کردند و [براى آنکه] بدى را با نیکى دفع مى ‏نمایند و از آنچه روزی‏شان داده‏ ایم انفاق مى کنند دو بار پاداش خواهند یافت (۵۴)

 

یعنی آدم میتواند دوبار و یا چند بار دوباره مسلمان شود و عهدش را با خدا تجدید کند. مسیحیت و یهودیت و سایر اسامی بعدا اختراع شده اند. قطعا بدانید که خدا هیچوقت دین را تغییر نمی دهد. تمام جهان یک دین داشته اند و همچنان یک دین خواهند داشت تا قیامت و این عهدی بوده است از طرف خدا برای تمام کسانی که به پیام خدا در تمام تاریخ می گرویده اند.

حتی فرعون هم در لحظات آخر عمرش ، ادعای مسلمانی میکند ولی نزد خدا قابل قبول نیست. وقتی فرعون ادعای مسلمانی میکند یعنی اینکه موسی و بنی اسرائیل خود را مسلمان نامیده بوده اند.

 

وَجَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْیًا وَعَدْوًا حَتَّى إِذَا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِیلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ ﴿۹۰﴾

و فرزندان اسرائیل را از دریا گذراندیم پس فرعون و سپاهیانش از روى ستم و تجاوز آنان را دنبال کردند تا وقتى که در شرف غرق شدن قرار گرفت گفت ایمان آوردم که هیچ معبودى جز آنکه فرزندان اسرائیل به او گرویده‏ اند نیست و من از تسلیم ‏شدگانم (۹۰)

 

ابراهیم و یعقوب و تمام پیامبران خود را مسلمان نامیده اند و حتی به آن تاکید و وصیت هم کرده اند.

 

إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۳۱﴾

هنگامى که پروردگارش به او فرمود تسلیم شو گفت به پروردگار جهانیان تسلیم شدم (۱۳۱)

 

وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِیمُ بَنِیهِ وَیَعْقُوبُ یَا بَنِیَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَکُمُ الدِّینَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ ﴿۱۳۲﴾

و ابراهیم و یعقوب پسران خود را به همان [آیین] سفارش کردند [و هر دو در وصیتشان چنین گفتند] اى پسران من خداوند براى شما این دین را برگزید پس البته نباید جز مسلمان بمیرید (۱۳۲)

 

أَمْ کُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِیهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِی قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَکَ وَإِلَهَ آبَائِکَ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ﴿۱۳۳﴾

آیا وقتى که یعقوب را مرگ فرا رسید حاضر بودید هنگامى که به پسران خود گفت پس از من چه را خواهید پرستید گفتند معبود تو و معبود پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق معبودى یگانه را مى ‏پرستیم و در برابر او تسلیم هستیم (۱۳۳)

 

تمام اینها نشان میدهد که اسامی مسیحیت و یهودیت و غیره تماما توسط انسانها اختراع شده اند و خدا فقط اسم مسلمان را برای پیرو تنها دینش انتخاب کرده است. وقتی یک پیامبری مثل یعقوب و لوط و موسی و ... خودشان را مسلمان مینامند، مگر ممکن است که پیروان آنها اسم دیگری داشته باشند! اسامی دیگر بخاطر حزب بازی و جریانات سیاسی انتخاب شده اند. حتی مذاهب شیعه و سنی هم چیزی مثل یهودیت و مسیحیت است که در اصل هر دو مسلمان بوده اند ولی بمرور زمان باتوجه به جبهه گیریها و حزب گراییهای خویش ، خودشان اینطوری خودشان را نامگذاری کردند و عملا با اینکار میثاق خود با خدا را شکستند. اینکه پیامبر محمد را موسس اسلام بدانیم، از اساس اشتباه است و معادلاتش جور در نمی آید. ادعایی که خود او هیچوقت نکرده است.

دیه

17.تابحال به شما گفته شده است که دیه زن ، نصف دیه مرد است. اما شما هیچوقت دقت نکرده اید که طبق کدامین آیه قرآن؟ شاید تعجب کنید که در قرآن هیچوقت نگفته است که دیه زن ، نصف دیه مرد است. بلکه طبق قرآن این ارث زن است که نصف ارث مرد است، نه دیه. بعضی از مردم دیه را با ارث اشتباهی گرفته اند. 

مجادله ابراهیم

16.خدا بسیار بخشنده است. خدا آنقدر دقیق است که هیچوقت به بندگانش ظلم نمی کند. کسی را که نهادش نیک است، هیچوقت به جهنم نمی اندازد. زمانی که فرشتگان جهت عذاب قوم لوط نازل شدند، ابتدا نزد ابراهیم رفتند و خبر فرزند دار شدن همسرش را به آنها مژده دادند.

 

وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِیمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ ﴿۶۹﴾

و به راستى فرستادگان ما براى ابراهیم مژده آوردند سلام گفتند پاسخ داد سلام و دیرى نپایید که گوساله‏ اى بریان آورد (۶۹)

 

فَلَمَّا رَأَى أَیْدِیَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَیْهِ نَکِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَةً قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمِ لُوطٍ ﴿۷۰﴾

و چون دید دستهایشان به غذا دراز نمى ‏شود آنان را ناشناس یافت و از ایشان ترسى بر دل گرفت گفتند مترس ما به سوى قوم لوط فرستاده شده‏ ایم (۷۰)

 

وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِکَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ یَعْقُوبَ ﴿۷۱﴾

و زن او ایستاده بود خندید پس وى را به اسحاق و از پى اسحاق به یعقوب مژده دادیم (۷۱)

 

قَالَتْ یَا وَیْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِی شَیْخًا إِنَّ هَذَا لَشَیْءٌ عَجِیبٌ ﴿۷۲﴾

[همسر ابراهیم] گفت اى واى بر من آیا فرزند آورم با آنکه من پیرزنم و این شوهرم پیرمرد است واقعا این چیز بسیار عجیبى است (۷۲)

 

قَالُوا أَتَعْجَبِینَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَکَاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ ﴿۷۳﴾

گفتند آیا از کار خدا تعجب مى ‏کنى رحمت‏ خدا و برکات او بر شما  باد بى‏ گمان او ستوده‏ اى بزرگوار است (۷۳)

 

اما بعد از آن ترس ابراهیم زایل شد، و آنوقت ابراهیم با فرشتگان در مورد قوم لوط مجادله میکرد (یُجَادِلُنَا فِی قَوْمِ لُوطٍ ). طبق قرآن و تورات، ابراهیم درباره عذاب قوم لوط با فرشتگان مجادله میکرد. ابراهیم نگران لوط و سایر ایمانداران آن شهر بود. اما فرشتگان جواب سوالات ابراهیم را به نرمی میدادند ولی در نهایت به ابراهیم گفتند که از این مجادله دست بکش زیرا عذاب خدا حتمی است.

 

فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ الرَّوْعُ وَجَاءَتْهُ الْبُشْرَى یُجَادِلُنَا فِی قَوْمِ لُوطٍ ﴿۷۴﴾

پس وقتى ترس ابراهیم زایل شد و مژده [فرزنددار شدن] به او رسید در باره قوم لوط با ما چون و چرا میکرد (۷۴)

 

إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَحَلِیمٌ أَوَّاهٌ مُنِیبٌ ﴿۷۵﴾

زیرا ابراهیم بردبار و نرم دل و بازگشت‏ کننده [به سوى خدا] بود (۷۵)

 

یَا إِبْرَاهِیمُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّکَ وَإِنَّهُمْ آتِیهِمْ عَذَابٌ غَیْرُ مَرْدُودٍ ﴿۷۶﴾

اى ابراهیم از این [چون و چرا] روى برتاب که فرمان پروردگارت آمده و براى آنان عذابى که بى‏ بازگشت است‏ خواهد آمد (۷۶)

 

فرشتگان هم بندگان خدا بودند و از نهاد درونی ابراهیم کامل آگاهی نداشتند. آنها به ابراهیم گفتند که از مجادله دست بردارد. اما خدا ابراهیم را بخاطر سوالات و مجادلات با فرشتگان، سرزنش نمیکند؛ زیرا خدا میدانست که مجادلات ابراهیم در مورد قوم لوط بخاطر بردباری و نرم دلی اوست. خدا بهترین قضاوت کننده است. او کنه و ذات آدمیان را تشخیص میدهد و براساس آن در مورد افراد قضاوت میکند. این حادثه نشان میدهد که آدم باید همیشه دنبال حقیقت باشد و بعضی امور را به چالش بکشد. خدا طبق رحمت فراوانش این فرد را هدایت خواهد کرد.  همانطور که ابراهیم هیچوقت از به چالش کشیدن کارها ابایی نداشت و چون خالص بود و غرض و مرضی نداشت؛ خدا او را هدایت کرد. به چالش کشیدن بعضی کارها و امور که در آن شک داری؛ به شرط عدم غرض و مرض و حزب بازی؛ عاقبت خوبی خواهد داشت. این خاصیت خوب که در ابراهیم بود؛ دقیقا مخالف عمل تقلید است که در بین مسلمانان رایج شده است. تقلید کردن در امور دینی اصلا جالب نیست و باید با طرح سوال به یقین برسید و در آن مورد جهاد  و تلاش و کوشش کنید. جهاد در راه خدا یعنی اینکه برای به یقین رسیدن خود؛ تلاش و کوشش کنید. 

جهنم

15.یهودیها فکر میکردند که جهنم برای آنها همیشگی نیست. میگفتند که آنها به مقدار گناهی که کرده اند در جهنم می سوزند ، بعد از آتش بیرون آورده میشوند و وارد بهشت میشوند! این ایده بعد از مدتی در میان مسلمانان هم رواج پیدا کرد و احادیث زیادی در این مورد یافت میشود؛ هر کسی وعده نجات از جهنم را به پیروان حزب خویش داده است. اما خدای قادر متعال دقیق تر این حرفهاست. کسی که استحقاق بهشت را داشته باشد ، مستقیم بدون عذاب وارد بهشت خواهد شد و کسی هم که استحقاق جهنم را داشته باشد ، برای همیشه وارد جهنم خواهد شد. خدای قادر متعال لفظ خالدین (ابدی) را برای جهنمی ها بکار میبرد و این نشان میدهد که کسی که وارد جهنم شود ، دیگر بیرون بیا نیست.

 

وَقَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَیَّامًا مَعْدُودَةً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْدًا فَلَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۸۰﴾

و گفتند جز روزهایى چند هرگز آتش به ما نخواهد رسید بگو مگر پیمانى از خدا گرفته اید که خدا پیمان خود را هرگز خلاف نخواهد کرد یا آنچه را نمیدانید به دروغ به خدا نسبت مى‏ دهید (۸۰)

 

بَلَى مَنْ کَسَبَ سَیِّئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ فَأُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿۸۱﴾

آرى کسى که بدى به دست آورد و گناهش او را در میان گیرد پس چنین کسانى اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود (۸۱)

 

وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿۸۲﴾

و کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏ اند آنان اهل بهشتند و در آن جاودان خواهند ماند (۸۲)

 

خدا در اقوال خویش بسیار جدی است و در حرفهایش صادقتر از هر کسی است و واقعا به حرفهایش عمل میکند و با کسی شوخی ندارد. کسانی که وارد جهنم شوند، برای همیشه در آنجا خواهند ماند؛ محال است که آنها وارد بهشت شوند.

 

فَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ ﴿۴۷﴾

پس مپندار که خدا وعده خود را به پیامبرانش خلاف مى ‏کند که خدا شکست‏ ناپذیر انتقام‏گیرنده است (۴۷)

 

یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ ﴿۴۸﴾

روزى که زمین به غیر این زمین و آسمانها [به غیر این آسمانها] مبدل گردد و [مردم] در برابر خداى یگانه قهار ظاهر شوند (۴۸)